ياري اندر کس نميبينيم ياران را چه شد
دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست
خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نميگويد که ياري داشت حق دوستي
حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد
لعلي از کان مروت برنيامد سالهاست
تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد
شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار
مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد
گوي توفيق و کرامت در ميان افکندهاند
کس به ميدان در نميآيد سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست
عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد
زهره سازي خوش نميسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي کس نميداند خموش
از که ميپرسي که دور روزگاران را چه شد
نظرات شما عزیزان:
غریب آشنا 
ساعت10:02---22 اسفند 1389
سلام
بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی
امید است که کهنه رفته باشد و نو همی آید به شادمانی
پیشاپیش سال 1390 تا 1440 را خدمت شما و خانواده ی محترمتان تبریک عرض می نمایم.
سال خوشی داشته باشید.
|